موضوعات
آخرین مطالب پيوندها
برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان پرشین گروپ ، برگزار کننده تورهای تفریحی و گردشگری در ترکیه و آدرس persiangroup1.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد. نويسندگان مجله گردشگری پرشین برگزارکننده جشن ها و گردهمایی های ایرانیان در ترکیه متخصص در برپایی دیسکوهای هفتگی در سراسر ترکیه تور کاپادوکیا ( اورگوپ ، گورمه ، بالن سواری ، سافاری) پکیج فول وقتی تصمیم میگیرید بچه دار شوید و برنامه ریزی میکنید، چیزی نیست که به آن فکر نکنید؛ از مصرف مکملهای لازم گرفته تا انتخاب پزشک و انجام تست دیابت و ...، و البته تمام مراقبتهای لازم مربوط به سلامت جنین طی نهُ ماه بارداری، همه چیز را با دقت کنترل میکنید. همچنین محیط خانه را برای ورود عضو جدید خانواده آماده میکنید و تمام وسایل لازم برای اتاق کودک را خریداری میکنید و با دقت و سلیقه میچینید. با نزدیک شدن به روزهای آخر بارداریتان دستتان را روی شکمتان میگذارید و از آرامش قبل از طوفان لذت میبرید، شما دارید مادر میشوید. اما با رسیدن طوفان چه خواهد شد؟ علی رغم لذتی که پدر و مادرها فورا بعد از به دنیا آمدن فرزندشان حس میکنند، تعداد زیادی از آنها طی ماههای اول تولد کودک، دچار اختلافهایی میشوند. این دوره جدید در زندگی میتواند فشار زیاد به رابطهی زن و شوهر وارد کند. در این مطلب برایتان میگوییم چرا خیلی از زوجها بعد از به دنیا آمدن فرزند خود دچار اختلاف و بگومگو میشوند. سازگاری پیدا کردن کار سختی است هر چند شما و همسرتان یک برنامهی مفصل و دقیق برای به دنیا آمدن کودکتان چیدهاید و چارهای برای هر مشکلی که بشود تصور کرد اندیشیدهاید، اما شاید هنوز واقعا ندانید کوچولوی دوست داشتنی شما تا چه اندازه قرار است زندگی شما را به عنوان یک سوم شخص دگرگون کند. زوجهایی که تازه پدر و مادر شدهاند شاید درک نکنند که حالا باید کمتر بخوابند و کمتر تفریح کنند تا بتوانند از نوزادشان مراقبت کنند. همهی اینها سازگاریهایی است که پدر و مادر باید با شرایط جدید پیدا کنند و به نظر میرسد برای بعضی از زوجها چنین تغییر و سازگاری واقعا سخت است. قبل از به دنیا آمدن کودک باید توقعاتی که از هم دارید را مشخص کنید، تا یادتان بماند که با هم هستید. هر دوی شما باید پدر و مادر شدن را تمرین کنید تا درک کنید که باید خود را با شرایط وفق دهید و هیچ چیزی بی عیب و ایراد پیش نخواهد رفت. استرس خیلی خیلی زیاد طبق آماری از کشور سوئد، 30 درصد از پدر و مادرهایی که بچههای کوچک دارند از هم جدا شدهاند. محققان دانشگاه گوتنبرگ، فاکتورهای دخیل در بهم خوردن روابط زناشویی را مورد بررسی قرار دادند. یکی از این عواملی که کشف کردند «شرایط استرس برانگیز» بوده است. تقریبا از هر تازه پدر و مادری بپرسید چه احساسی بعد از بچه دار شدن دارند خواهند گفت بسیار شگفت انگیز و دوست داشتنی اما در عین حال بینهایت استرس برانگیز! محققان آلمانی نیز دریافتند طی اولین سال زندگی کودک، میزان رضایت از زندگی پدر و مادرها با افت زیادی روبرو میشود؛ حتی بیشتر از از دست دادن کار، طلاق و یا تجربهی مرگ یکی از عزیزان. بله، مراقبت و بزرگ کردن کودک استرس برانگیز است اما راههایی وجود دارد که شما و همسرتان میتوانید با کمک آنها بر استرس پدر و مادر شدنتان غلبه کنید. بیشتر برای هم وقت بگذارید و برای اوقات دونفرهتان ارزش قائل باشید. کمک کافی دریافت نکردن بدون تردید کودک نوزاد شما به مراقبت و رسیدگی نیاز دارد اما بزرگسال بودن شما دلیل نمیشود به کمک نیاز نداشته باشید. بچهداری گاهی شما را آشفته میکند، کسر خواب خواهید داشت و شاید احساس کنید همهی کارهایتان عقب افتادهاند. همهی پدر و مادرهای جوانی که تازه بچهدار شدهاند به کمک و حمایت نیاز دارند و گاهی نمیدانند این کمک را از کجا باید دریافت کنند. عدم ارتباط کافی ارزش ارتباط موثر را در هیچ مرحلهای از زندگی نمیتوان نادیده گرفت. وقتی کودکتان هنوز خیلی کوچک است طبیعی است که فرصت بسیار کمی برای هم داشته باشید، اما نیاز به ارتباط برقرار کردن با همسرتان و با هم حرف زدن باید همیشه در گوشهی ذهنتان باشد تا هر وقت حتی کوچکترین فرصتی برای این کار پیدا شد از آن غافل نمانید. در گفتگوهایتان نیازهایتان را مطرح کنید، ابراز محبت کنید، سرزنش نکنید، تشکر کنید و ... . یک ارتباط باز و شفاف و صمیمی همیشه مهم است، اما زمانی که در حال سازگاری پیدا کردن با شرایط جدید هستید، مهمتر هم میشود. کاهش رابطه جنسی درست همان گونه که ارتباط برقرار کردن با همسر بعد از به دنیا آمدن کودک مهم است، حفظ جنبهی بسیار مهم دیگری از رابطهتان، یعنی رابطه جنسی نیز اهمیت دارد. طبیعی است که به طور ناخودآگاه تعداد دفعات رابطه جنسیتان بسیار کم شود. زیرا بیشتر انرژی و وقت خود را صرف نوزادتان میکنید، اما این دلیل نمیشود نیازهای خود و همسرتان را نادیده بگیرید. با خودتان روراست باشید، شاید بعد از به دنیا آمدن فرزندتان اصلا حس و حال رابطه جنسی را ندارید. کلید حل این مسئله در ردوبدلهای احساسیتان در طول روز است؛ زیاد هم را در آغوش بگیرید، ببوسید و تماس فیزیکی داشته باشید. وسواسهای مادرانه شما هم درمورد تماسهای همسرتان با کودک تازه وارد غُر میزنید؟ چرا اینطور بغلش میکنی، چرا محکم میبوسیاش، چرا گریهاش را درآوردی، چرا و چرا و ... . به گفتهی روانشناسان این رفتارها از وسواسهای مادرانه نشات میگیرند و گاهی واقعا موجب رنجش وهمسر و بگومگو و تنش خواهند شد. وقتی همسرتان به قصد کمک به شما، پوشک کودک را تعویض میکند مدام به او دستور ندهید و باید و نباید نکنید و وقتی لباس کودک را بر تنش میکند استرس نگیرید، اگر شما مادر فرزندتان هستید او نیز پدرش است. حجم زیاد مسئولیتها وقتی پدر یا مادر تقریبا تمام مسئولیتها را به عهده میگیرد احساس تنهایی میکند، البته بیشتر این فشارها بر دوش مادر است. با همسرتان در این مورد حرف بزنید و از او بخواهید تا جایی که ممکن است به شما کمک کند و بخشی از مسئولیتها را به عهده بگیرد. البته توصیه میکنیم پیش از بچه دار شدن این مسائل را میانتان حل و فصل کنید. مسئولیت هر دوی شما از همان لحظهی تولد کودکتان شروع میشود. سبک زندگی آشفته با بچهدار شدن تجربه خواهید کرد که پدر و مادر شدن همزمان هیجان انگیز و خسته کننده و شگفت انگیز و چالش برانگیز است. اما اگر نظم زندگیتان بعد از بچه دار شدن بهم بریزد دچار دردسر خواهید شد. آمار نشان میدهند زن و شوهرهایی که زندگی خود را بهم ریخته و آشفته میدانند میزان رضایتشان از زندگی بعد از بچه دار شدن به شدت افت میکند. وقتی پای تعریف آشفتگی و پریشانی به میان میآید، چیزی که معمولا زوجها بیان میکنند این است که با تغییرات بزرگی در زندگی خود روبرو میشوند که احساس میکنند هیچ کنترلی روی آنها ندارند. اگر پیش از اینکه پای بچهای به زندگیتان باز شود احساس کنید حتی امور کوچک نیز از کنترل شما خارجاند، تصور کنید با تغییرات بزرگی که بچه دار شدن ایجاد میکند چه خواهید کرد. وقتی کودک نوزاد شما نیمه شب با گریه شما را از خواب بیدار میکند چه واکنشی نشان خواهید داد؟ افسردگی هم در زنان و هم در مردان متاسفانه افسردگی در خیلی از افراد از جمله زوجها دیده میشود که میزان رضایت از زندگی را به شدت پایین میآورد. افسردگی پس از زایمان یک اختلال خلقی است که بعضی از زنان بعد از به دنیا آوردن کودک دچارش میشوند، اما مردان نیز ممکن است به نوعی از افسردگی مرتبط با بارداری دچار شوند. 10 درصد از مردان طی سه ماهه اول بارداری همسر خود اولین علائم افسردگی را نشان میدهند که تا ماههای بعد و همچنین تا بعد از تولد نوزاد ادامه پیدا میکند. 26 درصد از مردان نیز وقتی کودکشان بین سه ماه و شش ماه است افسردگی را تجربه میکنند. این نوع افسردگی تقریبا دو برابر میزان افسردگی است که معمولا در مردها دیده میشود. عدم موفقیت در پذیرفتن مسئولیتهای جدید پدر و مادرها خیلی وقتها بر سر اینکه حق با چه کسی است مشاجره میکنند، زیرا هر دوی آنها در حال وفق دادن خود با نقشها و مسئولیتهای جدیدشان هستند. زن و شوهری که هنوز آمادهی پذیرش نقش جدید خود نیستند، با درگیر شدن با مسئولیتهای بیپایان روزمرهی خود، بیشتر دچار آشفتگی و بدخلقی خواهند شد. پیش از به دنیا آمدن کودک، بهترین زمان برای کسب اطلاعات و آماده شدن برای مسئولیتهای جدید است. میتوانید با هم بنشینید و کتابهایی که مربوط به این موضوعات هستند را مطالعه کنید. هر چه زودتر آماده شوید بهتر میتوانید خودتان را تطبیق دهید. مشکلاتی که قبل از بچه دار شدن هم وجود داشتند تصمیم به بچه دار شدن زمانی که رابطهی دو نفرهتان دچار تنش و تلاطم است باعث افزایش فشار و ناآرامی در رابطهتان خواهد شد. البته بعضی از زوج ها طی دوران بارداری موفق میشوند تا حدود زیادی از درگیریها و تنشهای خود کم کنند اما بعد از تولد کودک چطور؟ حتی گاهی اوقات همسران پیش از اینکه فرصت کافی برای شناخت همدیگر پیدا کنند بچه دار میشوند. این زوجها در معرض جداییاند زیرا مشکلاتی که پیش از بچه دار شدن وجود داشتهاند قرار نیست با به دنیا آمدن نوزاد حل و فصل شوند، بلکه در بیشتر مواقع شدت هم میگیرند. زمانهایی را یادم میآید که بچه بودم و پدرم ما را ترک میکرد و مادرم از آن فرصتها استفاده میکرد تا به ما بفهماند پدرم بهترین مرد روی زمین است. او میگفت: پدر شما مرد خوبی است و بسیار صادق و بیریاست. شما خیلی خوشبختید که پدری مثل او دارید چون همهی بچهها چنین پدری ندارند». ما حرفهایش را باور میکردیم و به پدرمان همانطوری که مادرمان دوست داشت احترام میگذاشتیم. همهی زنها دوست دارند همسرشان جوری باشد که بتوانند او را تحسین کنند و تمام طول عمر عاشقش باشند. اما اگر میبینید میتوانید کاری بکنید که به همسرتان کمک کنید دقیقا همان مردی که دلتان میخواهد باشد پس توصیههایی برایتان داریم تا به شوهرتان کمک کنید مرد بهتری باشد. در خانه تحسینش کنید بچهها شاهد رفتارهای شما هستند و از شما الگو میگیرند. به آنها بگویید که پدرشان مرد بسیار خوبی است و آنها خوش شانسند که چنین پدری دارند، پدری که عاشق آنهاست و از آنها حمایت میکند. همسر شما هم با این کار شما تشویق میشود با قدرت و انگیزهی بیشتری برای رضایت بچهها تلاش کند. شما چه سودی میبرید؟ شما یک همسر متعهد دارید که پدر خوبی برای فرزندانتان است و دل کوچک آنها را به دست میآورد و شما هم بهتر میتوانید آنگونه که میپسندید تربیتشان کنید. جلوی دیگران به او احترام بگذارید هر چند بیشتر افراد تمایل دارند بر اساس معیارهای خودشان دیگران را قضاوت کنند اما واقعیت این است که رفتارهایی که دیگران از شما میبینند بر برداشتی که از همسرتان میکنند تاثیر میگذارد و برعکس. وقتی جلوی دیگران با همسرتان با مهربانی، احترام و توجه رفتار میکنید، طرز فکر دیگران را درمورد همسرتان شکل میدهید. از نظرش حمایت کنید مردها بار سنگین مسئولیت خانواده را به دوش میکشند، حتی در دنیای امروز که زنها نیز کار و مسئولیت خود را دارند و از نظر مالی به خانواده کمک میکنند باز هم نقش پدر پررنگتر است. بنابراین فشار زیادی را تحمل میکنند، اما شما میتوایند با حمایت از عقایدش و تصمیمهایی که برای خانواده میگیرد و برنامه ریزیهایی که میکند یار و یاورش باشید. البته هر دوی شما حق دارید نظر شخصیتان را بیان کنید اما در نهایت در یک تیم هستید. پس به همسرتان اطمینان بدهید که او را در رسیدن به هدفش یاری خواهید کرد. تشویقش کنید مهارتهای فردیاش را رشد بدهد رشد فردی حق هر دوی شماست و به استحکام بنیان خانوداده کمک میکند. اما مردها برای رشد به راهنمایی و تشویق نیاز دارند. پس همسرتان را تشویق کنید توانمندیهایش را تقویت کند.
دنیای امروز دنیای سختی است و شرایط کاری و مالی گاهی سختترش هم میکند. یک مرد خوشبین و موفق نیز گاهی میتواند کم بیاورد و ناامید شود. همهی ما گهگاه به شانهای برای گریستن و گوشی برای شنیدن نیاز داریم تا بحران را پشت سر بگذاریم. شوهر شما نیز مستثنی نیست پس اگر با بیقراری و ناراحتی به خانه آمد، خانه را مکانی امن و آرام کنید و گوش شنوایی برایش باشید و با او همدلی کنید. پدر و مادر مسئولیت پذیر برای این که فرزندانشان یک زندگی شاد و موفق داشته باشند، هر کاری می کنند، اما آنها گاهی به اشتباه رفتارهایی را انجام می دهند که به ضرر فررندانشان تمام می شود. کودکان مدام در حال تجزیه و تحلیل رفتارهای والدین شان هستند، از این رو هر رفتار اشتباهی ممکن است ذهن آنها را به بیراه بکشاند و به تبع آینده شان را تحت تاثیر قرار دهد. از آنجا که آینده هر فردی تحت تاثیر دوران کودکی اش است، بهتر است که نسبت به رفتارهایی که با کودکان داریم، دقت بیشتری داشته باشیم. در ادامه رفتارهای اشتباه والدین و تاثیرات منفی ای که در آینده در زندگی کودکان خواهند داشت را برایتان آورده ایم. عشق تان را به فرزندتان بروز نمی دهید کودکان، پدر و مادرها را نه تنها مهمترین افراد زندگی خود، بلکه مهمترین افراد جهان می دانند. با این اوصاف، اگر کودکی عشق و علاقه لازم را از پدر و مادرش دریافت نکند، چه اتفاقی خواهد افتاد؟ طبیعی ست که عزت نفس او زیر سوال می رود، به طوری که دیگر خودش را هم دوست نخواهد داشت. این طرز فکر می تواند در آینده روی نگاه کودک به ظاهرش هم تاثیرگذار باشد. از این رو، او مدام از اندام یا چهره اش ایراد می گیرد و دست به جراحی های پلاستیک برای تغییر خود، می زند. عده ای دیگر به جای گیر دادن به خودشان، روی بچه هایشان زوم می کنند. آنها سعی می کنند که تمام کمبودهای عاطفی شان را روی فرزندانشان جبران کنند. از این رو به شدت آنها را تحت کنترل خود در می آورند. آیا فردی که مدام تحت کنترل باشد، خوشحال خواهد بود؟ بنابراین سعی کنیم که احساسات خود را صادقانه با کودکانمان در میان بگذاریم. می خواهید کنترل همه چیز را به عهده بگیرید پدر و مادرها گاهی یادشان می رود که فرزندانشان بزرگ شده اند و می توانند برای زندگی خودشان تصمیم بگیرند. اگر شما فرزندانتان را مدام تحت کنترل داشته باشید، آنها از نظر احساسی بزرگ نمی شوند و در آینده نیز قادر به برقراری ارتباطی موثر با اطرافیان شان نخواهند بود. در واقع آنها نمی توانند یک رابطه عاطفی سالم داشته باشند زیرا توان تصمیم گیری ندارند و به تنها چیزی که فکر می کنند، خودشان است. همین باعث می شود که آنها مدام با دیگران اختلاف نظر و جر و بحث داشته باشند. این قدرت را به فرزندتان نمی دهید تا خود برای زندگی اش تصمیم بگیرند زمانی که پدر و مادرها برای فرزندانشان تصمیم می گیرند، در واقع فرصت مستقل بودن را از آنها می گیرند. هر کودکی باید این حق را داشته باشد که برای زندگی خود تصمیم بگیرد، البته این بدین معنی نیست که پدر و مادر هیچ دخالتی در آن نداشته باشند، بلکه آنها باید نظارت و حمایت های لازم را داشته باشند. اگر کودکان توانایی تصمیم گیری نداشته باشند، قادر به حل کردن مشکلات شان هم نخواهند بود. در این شرایط، آنها حتی در بزرگسالی هم برای تصمیم گیری به تایید فرد دیگری نیاز دارند. در واقع آنها نمی توانند جایگاهشان را در جهان پیدا کنند، چون هیچوقت نمی دانند که دقیقا از زندگی می خواهند. در مقابل آنها مدام دعوا می کنید کودکانی که مدام دعوای پدر و مادرانشان را دیده اند، در بزرگسالی 2 نوع رفتار از خود نشان می دهند: یا از بحث کردن بیزارند و به شدت از آن دوری می کنند یا این که مدام در پی آزار رساندن به دیگران هستند. در این شرایط، دخترا سعی می کنند به مردان نشان دهند که از آنها قوی ترند و پسرها عین رفتار پدرهایشان را تکرار می کنند. در برخی مواد، آنها متوجه رفتار اشتباهشان می شوند و برای دوری از آن به مواد مخدر یا الکل روی می آورند. درخواست های غیرممکن از آنها دارید از آنجا که کودکان به پدر و مادرشان اعتماد دارند، تمام تلاش شان را می کنند تا خواسته آنها را زمین نزنند. اما اگر در این راه شکست بخورند، خود را سرزنش کرده و احساس می کنند که لیاقت عشق آنها را ندارند. زندگی با این نوع پدر و مادرها بسیار سخت است. فرزندان این نوع والدین باید مدام در پی برطرف کردن خواسته ها و انتظارات غیر واقعی آنها باشند. در واقع آنها مدام در حال دویدن و رسیدن به موفقیت هستند، اگر هم شکست بخورند، افسرده و دلسرد می شوند. این نوع رفتار نه تنها به خود پدر و مادر، بلکه به فرزندان آنها نیز آسیب می رساند و آنها را از لذت بردن از زندگی باز می دارد. به عنوان یک پدر، به فرزندان تان توجه نمی کنید فرقی نمی کند که فرزند شما دختر باشد یا پسر، عدم توجه شما به عنوان پدر، در شخصیت او در بزرگسالی تاثیر منفی خواهد گذاشت. شجاعت و رشد شخصی کودک تا حد زیادی وابسته به پدر است. در این شرایط، اگر کودک توجه لازم را از پدرش دریافت نکند، چه اتفاقی خواهد افتاد؟ پسرها معمولا همان رفتار پدر را تقلید خواهد کرد. دخترها نیز در برقراری یک رابطه رمانتیک به مشکل بر می خورند. مشکل اینجاست که دخترها معمولا مردی را انتخاب می کنند که شبیه پدرشان باشد، بنابراین طبیعی ست که در این شرایط با سردرگمی روبه رو و نسبت به تمام مردها بدبین می شوند. احساسات کودکتان را سرکوب می کنید گاهی پدر و مادرها کودکان را به خاطر رفتاری که دارند، سرزنش می کنند. به عنوان مثال در شرایط مختلف به آنها می گویند: «پسر که گریه نمی کند»، «تو که بچه نیستی»، «گریه نکن» و... این جملات نه تنها برای کودکتان آموزنده نخواهد بود بلکه احساسات او را نیز سرکوب خواهد کرد. هر چه بیشتر یک فرد احساسات خود را کنترل کند، منزوی تر می شود. این افراد در بزرگسالی قادر به تقسیم احساسات شان با دیگران نیستند یا در زمان های عصبانیت، آنقدر خودخوری می کنند تا ناگهان یک جایی به بدترین شکل ممکن از کوره در می روند. آیا شما هم به این که دوران کودکی تاثیر زیادی در بززگسالی ما دارد، موافق اید؟ صفحه قبل 1 صفحه بعد ![]() ![]() |